قوله تعالى: «و لقدْ کرمْنا بنی آدم» گرامى کردیم ما فرزندان آدم را، «و حملْناهمْ فی الْبر و الْبحْر» و برداشتیم ایشان را در دشت و دریا، «و رزقْناهمْ من الطیبات» و روزى دادیم ایشان را از پاکها و خوشها، «و فضلْناهمْ» و ایشان را افزونى دادیم، «على‏ کثیر ممنْ خلقْنا» بر فراوانى از آنچ آفریدیم، «تفْضیلا (۷۰)» افزونى دادنى.


«یوْم ندْعوا کل أناس» آن روز که خوانیم هر گروهى را از مردمان، «بإمامهمْ» با پیشوایى ایشان، «فمنْ أوتی کتابه بیمینه» هر کس که نامه او در دست راست دهند، «فأولئک یقْرون کتابهمْ» ایشان آنند که نامه خویش میخوانند، «و لا یظْلمون فتیلا (۷۱)» و مزد یک فتیل از کردار ایشان نکاهند.


«و منْ کان فی هذه أعْمى‏» و هر که درین جهان از حق بدیدن نابیناست، «فهو فی الْآخرة أعْمى‏» او در آن جهان نابیناست، «و أضل سبیلا (۷۲)» و از نابینا گمراه‏تر.


«و إنْ کادوا لیفْتنونک» خواستندى و نزدیک بودى که بر تو تباه کردندى و باز گردانیدندى، «عن الذی أوْحیْنا إلیْک» از آنچ بر تو فرو فرستادیم از پیغام، «لتفْتری علیْنا غیْره» تا تو بر ما آن گفتى که ما نگفتیم، «و إذا لاتخذوک خلیلا (۷۳)» و گر بودى اینچنین ترا دوست گرفتندى.


«و لوْ لا أنْ ثبتْناک» و اگر نه آن بودى که ما ترا بر جاى بداشتیمى، «لقدْ کدْت» نزدیک بودى تو و خواستى، «ترْکن إلیْهمْ» که بایشان گرائیدى و با ایشان آرمیدى، «شیْئا قلیلا (۷۴)» گرائیدنى اندک.


«إذا لأذقْناک» آن گه بچشانیدیمى ما ترا، «ضعْف الْحیاة» توى از عذاب این جهانى «و ضعْف الْممات» و توى از عذاب آن جهانى، «ثم لا تجد لک علیْنا نصیرا (۷۵)» آن گه تو بر ما یارى نیافتى.


«و إنْ کادوا لیسْتفزونک» و خواستندى که بشکیزانندى ترا، «من الْأرْض» از زمین، «لیخْرجوک منْها» تا ترا بیرون کنندى از آن، «و إذا لا یلْبثون خلافک» و آن گه درنگ نیابندى ایشان در آن پس بیرون شد تو، «إلا قلیلا (۷۶)» مگر اندکى.


«سنة منْ قدْ أرْسلْنا قبْلک منْ رسلنا» نهاد خداست در کار پیغامبران که پیش از تو بودند، «و لا تجد لسنتنا تحْویلا (۷۷)» و نتوانى تو که رسول مایى که سنت ما را از جاى بگردانى.


«أقم الصلاة» بپاى دار نماز، «لدلوک الشمْس» از هنگام در گشتن خورشید، «إلى‏ غسق اللیْل» تا تاریکى شب، «و قرْآن الْفجْر» و بپاى دار تو نماز بامداد، «إن قرْآن الْفجْر» که نماز بامداد، «کان مشْهودا (۷۸)» فریشتگان روز و فریشتگان شب اندر آن بامداد حاضراند بتو